◾◼ نگاهی اجمالی بر سیره اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها ◼◾

همانطور که می‌دانیم، دین مبین اسلام برخی وظایف اجتماعی از جمله جهاد و کسب معیشت را بر دوش مردان قرار داده و به سبب ویژگی های خاص زنان، این دو امر را بر آنان واجب نمی‌داند امّا ایفای نقش اجتماعی و انجام برخی وظایف متناسب با شرایط جسمی و روحی بانوان در عرصه اجتماع را بر آنها لازم دانسته.

از این رو با فرا رسیدن ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها جهت الگوبرداری و بهره مندی هرچه بیشتر از سیره ی ایشان، با نگاهی بر روایات مروری بر زندگی اجتماعی آن بانوی عظیم الشان خواهیم داشت.

زندگی نورانی و پر برکت حضرت زهرا سلام الله علیها در بعد اجتماعی از منظر های مختلفی قابل بررسی است و ما در این نوشتار کوتاه، به بررسی اجمالی سه بعد از زندگی اجتماعی ایشان می­پردازیم.

آموزش و نشر آگاهی  و علوم دینی

در روایتی از حضرت عسکری علیه السلام نقل شده که فرمودند: زنی خدمت حضرت زهرا (س) آمد و گفت من مادر ناتوانی دارم، در امر نمازش سوالی برایش ایجاد شده و من را پیش شما فرستاده تا از شما سوال کنم.

حضرت زهرا(س) جواب سوال آن زن را داد. آن زن سوال دومی را پرسید و حضرت زهرا جواب داد. سپس سوال سومی را مطرح کرد و حضرت زهرا جواب داد. و همین طور ده بار سوال کرد و حضرت جواب دادند.آن زن از پرسش زیاد خجل و شرمنده شد و عرض کرد: ای دختر رسول خدا، بیش از این شما را به زحمت نمی اندازم! حضرت زهرا در پاسخ فرمودند: هرگاه سوالی برایت پیش آمد بیا و از من بپرس؛ آیا اگر شخصی اجیر شود که بار سنگینی را یک روز حمل کند اما مزدش صدهزار دینار باشد، حمل این بار برای او سنگین است؟!  زن پاسخ داد: هرگز! حضرت فرمود: من در ازاء هر سوالی که به تو جواب دادم، فراتر از بین زمین و آسمان مروارید دریافت می‌کنم! پس شایسته است که پاسخ سوالاتت بر من سنگین نباشد.

در اینجا گوشه‌ای از شیوه زندگی اجتماعی بانوی دو عالم را مطالعه کردیم. همین داستان کوتاه می‌تواند چندین آموزه مهم برای زیست اجتماعی ما داشته باشه.

روشن ترین نکته در این روایت، اهمیت آگاهی بخشی، آموزش و نشر علم و دانش است که در آیات قرآن و سایر روایات نیز بر این مهم تأکیدات فراوانی شده. آموزش معارف و پاسخ به سوالات پرسش‌گران  از نقش‌های مهم  حضرت زهرا (س) در راستای انجام وظایف اجتماعی ایشان است.

نکته قابل دریافت دیگر از  این روایت نورانی حوصله، متانت و از دست ندادن صبر و حلم در برخورد با سوال کننده و به تبع آن با سایر افراد در جامعه است. افرادی که ممکن است گاهی رفتار سنجیده ای نداشته باشند. اما حضرت با بردباری تمام به پرسش های متعدد سوال کننده گوش فرا داده و با حوصله و دقت پاسخ می­دهند و این یک نکته ی درس آموز برای ما در برخورد با افراد در اجتماع می­باشد.

و نکته درس آموز دیگر نگاه خدا محور و جهان بینی زیبای حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به پاداش خدمات ایشان در اجتماع هست. ایشان در قبال پاسخ به سوالات و نشر علم خود هیچ درخواست و نگاه مادی ندارند و پاداش الهی را بهترین انگیزه برای فعالیت و خدمات خود در اجتماع  می دانند.

بخشندگی و رسیدگی به نیازمندان

شیخ طوسی در کتاب الامالی خود نقل می‌کند: مرد گرسنه‌ای در مسجد مدینه به‌ پا خاست و گفت، ای مسلمانان، از گرسنگی به‌تنگ آمده‌ام، مرا مهمان کنید. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: چه‌کسی این مرد را امشب مهمان می‏‌کند؟ امام علی علیه السلام فرمود، من، یا رسول الله.

کمی بعد وارد منزل شد و از فاطمۀ زهراء(ع) پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ مهمان گرسنه آورده‌ام. حضرت زهراء(ع) ایثارگرانه فرمود: در خانه ما غذایی نیست، مگر به‌اندازه خوراک دختربچه، اما امشب ایثار می‌کنیم و گرسنگی را تحمل می‌کنیم و همین مقدار غذا را به مهمان می‌بخشیم؛

« مَا عِنْدَنَا إِلَّا قُوتُ‏ الصِّبْیَةِ لَکِنَّا نُؤْثِرُ ضَیْفَنَا »

على(ع) فرمود: بچه‌‏ها را بخوابان و من چراغ را براى مهمان خاموش مى‏‌کنم. فاطمه چنین کرد و  غذا را پیش مهمان گذاشتند. چون صبح شد خداوند درباره آنان این آیه را نازل کرد:

« وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ؛‌ و آنان را بر خود ترجیح مى‏‌دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدى باشد (سوره حشر، آیه ۹) »

همچنین یکی از مشهورترین داستان‌های قرآنی که در آیات ابتدایی سوره انسان است، مربوط به ایثار و انفاق امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها به مسکین و یتیم و اسیر است.

خداوند در آیه 8 این سوره می‌فرماید :

« وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً؛ و غذای خود را با علاقه (و نیاز) به آن و از روی محبت خدا به فقیر و یتیم و اسیر انفاق می‌کنند »

روشن ترین نکته در این روایت اهمیت بخشندگی و رسیدگی به نیازمندان است که در آیات و روایات هم بر این امر تاکیدات فروانی شده . تاثیر رسیدگی به محرومان و نیازمندان در اصلاح  و پیشرفت جامعه، فقر زدایی و کاهش اختلاف طبقاتی در اجتماع  این امر را به یکی از نقش‌ها و وظایف مهم اجتماعی بدل کرده که در زندگی اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها نیز نمود ویژه‌ای دارد.

نکته مهم در این روایت ایثار همراه با بخشش و بخشیدن آن چیزی که به آن نیاز داریم به نیازمند است، که  اصلاً کار ساده‌ای نیست. در هر دو داستان حضرت زهرا سلام الله علیها با وجود نیاز شدید خود و خانواده شان به غذایی که در منزل داشتند، آن‌ را به مستمند بخشیدند و از خود گذشتند. همه ما در زندگی بارها چیزهایی از اموال خود را بخشیده ایم اما ایثار در بخشش فضیلتی است که شاید کمتر به آن موفق شده ایم.

و نکته زیبای پایانی  در این روایت، نقش حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک زن در همراهی همسر خود در کار خیر و ترغیب او برای انجام بخشش است. یک مرد هر قدر برای انجام کار خیر مشتاق و مصمم باشد اگر زن خانواده او را همراهی نکرده و یا به آنچه که مرد می‌خواهد ببخشد اظهار نیاز کند و  یا به ایثار و کار خیر او راضی نباشد، مرد هیچگاه نمی‌تواند آن طور که باید در کار خیر پیشگام و موفق باشد و این نشان دهنده نقش موثر زن در نقش آفرینی مرد در اجتماع است.

■ جهاد تبیین

چون غاصبين با توطئه قبلى، خلافت على عليه السلام را اشغال كردند، فاطمه ى زهرا عليهاالسلام، در كنار همسر و فرزندانش به يك تلاش همه جانبه دست زد و شبانه به در خانه هاى مهاجرين و انصار آمد و گفت: اى مهاجرين و انصار! به يارى خدا بشتابيد. من دختر پيامبر شما هستم و شما با آن حضرت بيعت كرده ايد كه از او و فرزندانش مثل خود و فرزندانتان دفاع كنيد. بنابراين بر تعهدات خويش عمل نماييد. در اين حديث آمده است كه فاطمه عليهاالسلام چهل شب متوالى اين دعوت را ادامه داد، امّا با بى مهرى و بى تفاوتى مردم روبرو گشت.

 امام باقر عليه السلام در اين زمينه مى فرمايند: على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را شبانه در حالى كه وى را بر مركب سوار مى كرد، به در خانه هاى انصار مى آورد و علاوه بر خود على عليه السلام، فاطمه از آنان براى خلافت حضرتش استمداد مى كرد.

پس از آن حضرت زهرا سلام اللَّه عليها  به گونه ای دیگر با این واقعه مقابله کردند. ایشان در غصب خلافت امیرالمومنین علیه السلام، محروميت و رنج بشریت تا قيامت را مى ديدند و به خاطر ستم بزرگی كه به همه انسانها تا پایان دنیا رفته بود، به اندازه ى همه ى آنها می گريستند.امام علی (ع) مکانی را در قبرستان بقیع در ورودی مدینه برای ایشان ساختند تا در آن به عزاداری و ماتم بنشینند، این مکان «بیت الاحزان» نامیده شد. ایشان روزها با دو فرزند خود حسنین (ع) به بیت الاحزان می‌رفتند و هنگام غروب امیرالمؤمنین(ع) ایشان را به خانه برمی‌گرداندند؛ ایشان آنقدر مى گريست كه آرامش را از اهل مدينه برده بود. آنجا كه دید فريادها و روشنگری هايش كارساز نیست، شايد اشكهايش بر دلهاى سنگى اين جماعت بی خرد نفوذ كند و اين سؤال را در اذهان مرده ى آنها شكل دهد كه به راستى چرا زهرا سلام اللَّه عليها محبوبه ى خدا و دخت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اينگونه بی تاب است و اشك مى ريزد؟ به سبب چه چيزى و كدامين حقى؟

ديگر اقدام زهرا عليهاالسلام براى رسوا كردن نفاق و اتمام حجت با مردم، سكوت اوست. ایشان تصميم گرفتند ديگر هرگز با کسانی که خلافت را غصب کرده و حق را زیر پا گذاشته بودند سخن نگويد و تا پايان حيات خود نیز بر سر این تصميم ماند و هر كجا با آنان برخورد مى كرد از آنها رو برمى گرداند و پاسخ آنها را نمی داد. اين مبارزه ى منفى و سكوت زهرا عليهاالسلام براى غاصبان سنگين و رسواساز بود و ناحق بودن جایگاهی که بر آن تکیه کرده بودند را تا به امروز آشکار می کند.

روشن ترین نکته در این روایت مایه گذاشتن از جان و آبرو  و فرزندان برای احقاق حق و حمایت از ولایت است. ایشان برای اینکه حکومت به نااهل نرسد، جانش را فدا می‌کند. واضح است که مسئله و دغدغه حضرت مسئله زن و شوهری و محبت و رفاقت نیست، مسئله وظیفه، هدف و احقاق حق ولایت است.

نکته ی دیگر شناخت دقیق وظیفه و نقش حساس خویش در این واقعه است. همانطور که حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «امام به منزله کعبه است،او نباید به سراغ مردم برود بلکه مردم باید به سراغش بیایند.

ایشان با تشخیص این امر و و شناخت موقعیت خود که دختر پیامبر (ص) بودند و قدر و منزلت و خردمندی و صداقتشان بر احدی پوشیده نبود، دعوت به امامت را وظیفه خود دانستند . اگر قرار بود کلام کسی بر مردم تأثیر بگذارد، قطعاً سخن ایشان بود و اگر حجتی باید بر مردم تمام شود تنها حضرت زهرا (س) این شرایط را داشتند.

نکته سوم استقامت و به کارگیری راه های مختلف در مبارزه با غاصب و حمایت از حق است. ایشان هیچگاه از مبارزه دست بر نداشتند و برای برپایی ولایت الهی در روی زمین فرد به فرد مردم را با کلام و ادله روشنگری نمودند و پس از آن جهت نشان دادن مخالفت خود با غاصبان و خشم از ایشان  و تاثیر بر مردم غافل، در نهایت راه هایی چون گریستن و ترک سخن با غاصبان را پیش گرفتند تا حجت بر همگان تمام شود.

و آخرین نکته کنار نکشیدن و از دست ندادن زمان به دلیل بارداری و شرایط جسمی ایشان است. ایشان نگفتند من حالا باردار هستم و مصلحت نیست وارد میدان شوم و یا صبر کنم و بعد از فارغ شدن به این مسئله بپردازم. ایشان در سخت ترین شرایط روحی و چسمی و بدون از دست دادن زمان وارد عمل شدند و تا آخر در راه باز پس گرفتن حق ولایت الهی ایستادگی کردند.

امکان ارسال نظر وجود ندارد!