برای فعال کردن خانم ها در زمینه فعالیت اجتماعی ،چه امکاناتی لازم است توسط جامعه برای آن ها فراهم شود؟
انسان موجودی اجتماعی است که در اصطلاح فلسفه به آن مدنی بالطبع گویند. انسان اجتماعی در یک جامعه انسانی زیست میکند که از افرادی با سنن و آداب و آیین های متفاوت تشکیلشده است. استاد مطهری درباره اجتماعی بودن انسان مینویسد: از آیات کریمه قرآن استفاده میشود که اجتماعی بودن انسان در متن خلقت و آفرینش او پیریزی شده است.
در سوره مبارکه حجرات میفرماید:
در این آیه کریمه، ضمن یک دستور اخلاقی، به فلسفه اجتماعی آفرینش خاص انسان اشاره میکند. به این بیان که انسان بهگونهای آفریدهشده که بهصورت گروههای مختلف ملی و قبیلهای (اجتماعی) درآمده است.
این موجود اجتماعی از دو جنس زن و مرد تشکیلشده است. یک جامعه سالم برای رشد و توسعه تمام افراد جامعه در ابعاد مختلف حائز اهمیت است و هر دو جنس را به حضور و فعالیت در جامعه تشویق میکند و خواستار آن است. درنتیجه بههیچوجه نمیتوان یکی از این دو جنس را از صحنه جامعه حذف کرد یا لزوم حضور آن را نادیده گرفت. هرچند در طی قرنها و بهواسطه ظلم تاریخی که به زنان روا شده است، آنها از عرصه اجتماع به پستو خانهها فرستادهشدهاند.این وضعیت در صورتی است که اسلام برای فعالیت اجتماعی زنان ارزش قائل شده است و آن را وظیفه هر انسانی اعم از زن و مرد دانسته است. طبق عقیده اسلام، هر دو جنس باید در جامعه فعالیت داشته و اثرگذار باشند تا جامعه روبهجلو حرکت کند. در غیر این صورت جامعه دچار توقف و رکود میشود و از تعالی جا میماند.
در نگاه رهبر کشورمان حضرت آیتالله خامنهای، فعالیت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی زنان لازم است و باید وجود داشته باشد. ایشان معتقد هستند که این فعالیت به معنای حضور صددرصدی درصحنه جامعه نیست، بلکه میتوان فعال اجتماعی بود اما ساعات زیادی را در خانه و در کنار فرزندان گذراند. میتوان فعال اجتماعی بود اما از مادری و همسری غافل نشد. پس نباید با دستآویز کردن این بهانهها زنان را از صحنه جامعه حذف کنیم. مهمتر از حضور، اثرگذاری و حل کردن خلأهای جامعه است.
از نگاه اسلام، تعریف فعالیت اجتماعی به معنای شاغل بودن یا کار تماموقت داشتن نیست. بلکه به معنای انجام کاری اثرگذار است و این فعالیت صرف کارمندی نیست، بلکه زنی که خیریهای را اداره میکند، نویسنده است، دانشجو یا معلم است هم مشغول فعالیت اجتماعی است.
در جامعه اسلامی برای اینکه فعالیت زنان با نقش مادری و همسری تداخلی نداشته باشد، لازم است بسترهایی فراهم شود.
از جمله این بسترها شامل موارد زیر است:
- تأسیس مهدکودک در محیط کاری:
در محیط کاری می توان با تأسیس مهدکودک در کنار محیط کاری، باعث ایجاد آرامش روحی و روانی برای مادران خواهد شد تا با خیالی آرام و آسوده به کار خود بپردازند و در صورت نیاز به فرزند خود رسیدگی کنند.
- محیط کاری امن
امنیت محیط کاری برای زنان بسیار مهم است؛ در محیطی که زن، با آرامش روحی و جسمی و بهدوراز آزار و اذیت بتواند به وظایف خود رسیدگی کند، میتواند اثرگذاری را تجربه کند؛ و برعکس اگر محیط کاری، سرشار از آسیب روحی و جسمی باشد، فرسودگی زنان را با خود همراه دارد.
- امنیت شغلی
متأسفانه این مهم در جامعه مغفول مانده و به آن توجه نشده است. زنی که قصد مادری، که وظیفه بزرگ اوست را دارد، با توجه به شرایط فعلی مانند عدم مرخصی، عدم ترفیع و…، احتمالاً باید قید شغل خود را بزند. چراکه محیطهای کاری پذیرش و شرایط لازم برای یک نیروی مادر را ندارند. که درنتیجه این مسئله استیصال زنان را به همراه دارد.
- ساعات کاری شناور و مرخصی ساعتی
زنان جهت رسیدگی به امور خانه و فرزند در کنار فعالیت اجتماعی، نیازمند انعطاف کاری هستند تا بتوانند با توجه به توان و شرایط خود بهتمامی وظایفشان برسند. درنتیجه ساعات کاری شناور و ایجاد امکان مرخصی ساعتی میتواند سهولت لازم را برای زنان فراهم آورد.
- سهولت تحصیل مادران
تحصیل علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است و پذیرفتن مادر همراه با فرزندش در دانشگاه بسیار مهم است. بسیاری از زنان، مخصوصاً در مقاطع بالای تحصیلی به دلیل عدم همراهی دانشگاه و شرایط تحصیل، از بچهدار شدن تا پایان دوره تحصیلی خود اجتناب میکنند. اگر هم زنی مادر باشد، بهجای همراهی عدهای از مادر انتظار دارند که نوزاد خود را همراه نداشته باشد درصورتیکه این اقدام هم برای مادر و هم برای کودک آسیبزاست.
- تأمین وسایل رفت و آمد
یکی دیگر از بسترهای لازم و مهم که جامعه باید فراهم کند، تأمین وسایل رفتوآمد است. ناوگان حملونقل عمومی کشور لازم است بستر مناسبی برای حضور مادری همراه فرزند را تأمین کند. مثلاً اتاق مادر و کودک که در اکثر ایستگاههای مترو وجود ندارد و باعث میشود مادر با نوزاد خود نتواند از این وسایل استفاده کند.
- حمایت خانواده
مهمتر از فضای جامعه و محیط کاری، فضای خانواده است. مهمترین حامی و بستر برای رشد زنان در خانواده است. عرف و فرهنگ جامعه لازم است تغییراتی داشته باشد و فعالیت اجتماعی زنان را به رسمیت بشناسد. متأسفانه در بعضی از خانوادهها، همسر یا پدر، به دلیل عدم اطلاع از اهمیت این موضوع، با فعالیت اجتماعی زن یا دختر خود همراه نیست و لازم است این مانع نیز برطرف شود. چراکه زنان نصف جمعیت جامعهاند و لازم است از ظرفیتهای این نیمه بهخوبی استفاده شود. همانطور که رهبر انقلاب میفرمایند: خانهداری به معنای خانهنشینی نیست»، لازم است خانوادهها نیز این مسئله را درک کنند و نگران امور خانه، در صورت فعالیت اجتماعی زن، نباشند.
حرف آخر …
زنان بهعنوان نیمی از مردم حاضر در اجتماع برای فعالیت اجتماعی خود نیازمند قانونگذاری و همراهی خانواده و جامعه هستند. تغییر یکی از آن بهتنهایی نمیتواند مشکل را حل کند. پس لازم است جامعه با تمام توان به سمت حل این مشکل حرکت کند.